dimanche 5 décembre 2010

در سو گ ابراهیم

نوشته: ملیحه رهبری

درسوگ مرگ ابراهیم آل اسحاق( برادربهمن)ـ

از منطومه حنیف بود\ آنگاه که آن خورشید وستارگانش برزمین فرود آمدند\ ابراهیم ستاره ای ازآن منظومه بود\ آنگاه که آن خورشید درخون غروب خود فرو رفت وبه آسمان بازگشت\ ابراهیم را پایی برزمین وپای دیگر برآسمان ها ماند\ بی شک ابراهیم فرشته ای ازآسمان ها بود وبه سوی آسمان بازگشت\. آیا آسمان گرفته ابری ولشکرشتابان ابرهای سیاه را ندیدید؟ \ آیا زوزه باد ودست طوفان و دریای برگ های فروریخته ازشاخه ها را درغم مرگش نمی بینید؟\ آری درآسمان کسی است و در زمین قلبی وقلب هایی\ که بی امان درمرگش می گریند\ ابراهیم را ستم بیش ازرنج گذشت.\ پایداری کوه وارش در برابر مرگ\ نشان آن ستاره فروزان کهکشانی بود\ مولایش حنیف بود وقامت آن مولا را دربرابر دیدگان آویخته بود\ به من گفت: روح من؛ اشرف وتک تک مجاهدان است اما قلبم یکبار تعلق یافت واین تعلق را پایانی نخواهد بود.\ و تکریم برعشقی که او را از رنج های تیره زمین تا پاکی وملکوت آسمان ها سبک نمود و بالا برد\ اینک ابراهیم رفته است و بی شک فرشته ای به آسمان حنیف ومرغی به باغ آن ملکوت بازگشته است \ ما چه دانیم او را چه عروجی بود؟\ آسمان می داند که درمرگش می گرید\ زمین می داند که اشک آسمان را می ستاند تا ازآن باغ ها وبستان ها برویند و رودهای خرمی روان شوند و گندم های عشق سبز شوند!\ ابراهیم از کهکشان خدا واز منظومه عاشقان بر خلق بود.\ قلب و روح او بزرگ وزندگی و مرگش بزرگ بودند.\ سلام براو باد!\ درود برآن ستاره آسمانی که روحش به اشرف ومجاهدان تعلق داشت وسلام بر یارو یاور زندگانی اش که قلب ابراهیم به او تعلق داشت \ ملک وفرحی که ویرانه های تن خاکی ابراهیم را چون روح آسمانی او حرمت نهاد و پرستاری نمود وافسانه ای ازعشق زمینی را برحرمت های آسمانی از خود باقی نهاد! درود وسلام برآنها باد!ـ
ششم نوامبر2010

Aucun commentaire: